یار مهربان
یاد این شعر افتادم که: من یار مهربانم دانا و خوش بیانم گویم سخن فراوان با آنکه بی زبانم خیلی وقته میخوام این پست بزارم فرصت نمیشه.. سری قبل که عمو حامد اینا اومدن یه شب شام رفتیم خانه ی برگر که سودابه جون رفت از فرهنگ یه کتاب خوشکل (البته کمی گرون) برا ساینا خرید خدا خیر بده سودابه جووونو این کتاب واقعا برا من خییییلی مفیدِ.. در ظاهر فقط یه کتابه وگر نه فرااااای این حرفاست آخه همیشه در سخت تررررررررررررین شرایط ساینا رو سرگرم میکنه... از روزی که سودابه جون اینو خرید تا به امروز همیشه همراهمون ب...