سایناساینا، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 26 روز سن داره

پستــــــــــــــه کوچــــــــــــــــولو

ساینا میگه 3

1392/8/12 13:15
نویسنده : مامانی
1,363 بازدید
اشتراک گذاری

دخترمون بزرگـــــــــــــــــــــــــــــــ شده هزار ماشالله و اینو تو رفتاراش و حرفاش کاملا میشه دید و فهمید!

اینروزا خیلی بهتر و بیشتر با خودش بازی میکنه و سرگرم میشه و خیلی بهتر و بیشتر با نی نی های اطرافش ارتباط بر قرار میکنه و باهاشون بازی میکنه ..

خداروشکر تازگی اسباب بازی هاشو با بچه ها تقسیم میکنه و یا اگرم بهش ندن زیاد پیگیر نمیشه و زود بیخیال میشه و من از این موضوع بینهایت خوشحالم

دخملمون بزرگ شده خانوم شده اخه امروز دیگه 17 ماهش شده ...اووووووووه 17!!!!!

کلی حرفای جدید یاد گرفته و کلی ادا ها و قر و عشوه های جدید..

اینروزا خیــــــــــــــــــــــلی دلبری میکنه و کلی جلب توجه... و به طرز عجیب و باور نکردنی درکش بالاست و هرچی بگی متوجه میشه!!!

 علاوه بر حرفاهای گذشته کلمات جدید زیادی میگه و البته یدونه جمله کوتاه هم میگهFree Hello Kitty Smileys

الان همشونُ میگم براتون:

آتیش که به خود آتیش و هرچیزی که سوخته باشه میگه آتیش، مثلا موکت خونه بابامهدی که با قابلمه داغ سوخته !!!! البته گاهی هم میگه آشیFree Hello Kitty Smileys

آهـــــــــــــــــــو ، اینقدر قشنگ وکشدار میگه آهو  که گاهی با خودم میگم یه آهو براش بخرم Free Hello Kitty Smileys

تیـــــــــــــــل که همون فیل خودمونه علاوه وافری هم به فیل داره(نه از اون آهو نه از این فیــــــــــل)

بالا، که هر وقت بخواد بره طبقه بالای خونه بابا مهدی میگه بالا...

دیدی.. بسکه بهش هرچی نشون دادم گفتم دیدی؟؟؟؟ یاد گرفته و مثلا تا بگم ساینا توتو دیدی؟ سریع سرشو به علامت مثبت تکون میده و میگه دیـــــــــــــدی!!

دیدید هم که به ماشین میگه و بیشتر شامل دیدیدِ بابا هادی و دیدید بابا احمد میشه به دو تاش میگه دیدیدِ بابا

نــــــــــــــــــــِش:ازجمله لغات کرمانی ها که وقتی میخوان چیزیُ نشون بدن میگن نــــــِش!!این همون ایناهاش تهرانی هاستFree Hello Kitty Smileys

وقتی به میدون قرنی میرسیم(وسطش یه مجسمه است که چهار تا پرنده چهار طرفشه) سریع میگه تو تو ...نــــــــــــــــــــــــــــــِش(نشون میده)

سایناهاپو میگـــــــــه؟ هاپ هـــــــــاپ

 توتو میگـــــــــه؟ جی جــــــــــــــــی

بع بعی میگـــــــه؟ بــَ بــــــــــــَ

کلاغِ میگــــــــه؟ تار تـــــــــــــار

پیشی میگــــــــه؟ میو میــــــــو

تا گربه ببینه دستشو باز بسته میکنه میگه پیش پیش پیش .... مثلا بهش میگه بیا

 به عمه هانیه هم گاهی میگه عمه گاهی هانی و گاهی هانیا..

به بابا مهدی هم میگه بابا بِدی...

به بابایی هم گاهی میگه هادی گاهی میگه بابا گاهی هم بابا هادی..

جالب اینجاس به بابا احمد هم میگه بابا بِدی!!!!وقتی میگیم نه بابا احمد فقط میگه بابایی..

به سه تا مامان میگه مامان یا مامانی اما گاهی به من میگه ای این، یا نی نین(شیرین)...

امین و آطـــــــــــی هم که کما فی سابق...Free Hello Kitty Smileys

به خاله آرمینه هم میگه آرِی..(دوست مامانی)

اون جمله هم که میگفتم میگه اینه: بابا بِدی ایــــــــــــــــــــــــــــا(بابا مهدی بیا)

دَکــــــــــــــــــــــــــــــــــی رو همچین با قر و عشوه میگه سرشو کج میکنه و میگه دَکــــــــــــــــــی...

نِش رو هم با کلی قر و عشوه زانو هاشو خم میکنه و سرشو کج و نشون میده میگه نــــــــــِش...

میره پیش مامان زهره میگه هان هان ،سرشم بالا پایین میکنه.. این یعنی اینکه مامانی الکی گریه کن..

اینقدرم خوشش میاد که حد نداره... بچم مثل مامانش خیلی عاطفیهنیشخند

 موقع خدافظی هم به همه بوس به میده... میره جلو از دهن به همه(البته نه همه فقط مامان بزرگ بابابزرگا) بوس به میده و بلافاصله میگه بـــــــــــــــــــَه....

موقع غذا خوردم یه تیکه نون یا سیب یا هرچیزی برمیداره به همه تعارف میکنه میگه آآآآآآآآم (یعنی دهنت باز کن) بعدم میگه بــــــــــــَه..

به تمام مردا میگه عمو به خصوص عمو حمید(شوهر عمه هانیه) . به تمام زن ها هم میگه عمه...

اَفش که همون کفشِ... عاشق کفشاشِ و به هر کی برسه اولین کاری که میکنه کفاشو نشون میده و میگه اَفــــــــــش.. و منتطر میمونه که از کفشاش تعریف کنن.. بعد خودشم عشوه ای بیاد و بگه بــــَه..

چند شب پیش خونه بابا احمد سر سفره داشتیم شام میخوردیم یهو رفت طرف عمه هانیه و آروم گفت هانیــــــــــــــــــا بعد لبشو برد جلو بوسش کرد و گفت بـــــــــــــــــَه...

کلی خندیدیم آخه معمولا با هانیه و فاطی با اینکه خیلی دوسشون داره سر جنگ داره و بیشتر باهاشون دعوا میکنه اما امان از وقتی نباشن اینقدر عمه عمه و آطی آطی مکنه که کلافه میشیم

بچم احساس میکنه باهاشون هم سن سالِ...

به هر چیز زشتی هم میگه یو یووووو یعنی لولو..

اگه بگی ساینا بو میاد سریع بووو میکنه صورتشو میکشه تو هم و میگه اَکــــــــــــــــــ  یعنی آق

چی... کی... این... از این.... از اینا.... ایا(بیا)....اِده(بده) ازجمله کلماتی هستن که زیاد استفاده میکنه

ایـــــــــــــــــــــــــــــــــش... یعنی بشین.. یا منو بشون.. مثلا میره کنار تختش دست میزنه روش میگه ایش ایش.. یعنی منو بشون رو تخت..

یا مثلا میشینه رو پله دست میزنه کنارش میگه ایش .. یعنی بشین کنارم..

تَچ یا تَش.. که منظورش همون تَشت خودمونه... علاقه وافری به تشت داره!

عروسکشو میزاره رو شونش دست میزنه پشتش میگه نا نا ..نانا.. یعنی لالا ، آخه داره خوابش میکنه!

عاشق شعر یه توپ دارم قل قلیِ.. معمولا همراهی هم میکنه با آواهای آهنگینش..

وقتی صدای مهستی و هایده و اینجور خواننده هاروبشنوه سریع شروع میکنه به خوندن خیلی ملایم با صدای ظریف میگه هاااااا هاااا هااااا هااا.....

باید یه بار فیلمشو بگیرم بزارم خیلی دیدنیه!

شمارش اعدادم یه چیزایی بلده... یـــــه دوووو  ســــه بعد من میگم چهار پنج شیش و باز ساینا میگه هفت...

دیروز مامانم بهش میگه ساینا پفک چسبیده به شلوارت بکنِش بزارش تو بشقاب... داشتم میگفتم اوووووه مامان جان چه چیزا از بچه میخای... آخه چجوری بفهمه تو چی میگی.. یه دفعه دیدیم نشست خیلی خوشکل پفک از شلوارش جدا کرد گذاشت تو بشقاب باز پاشد رفت...

قیافه ما تو اون لحظه دیدینــــــــــــــــــــــــی بوووووود!!!!!!!!!!!!!!!!!

خلاصه خیلی چیزا میگه خیلی کارا میکنه که دیگه باشه برا پست بعد... هدف این که بگم دخملمون بزرگ شده و چه زود میگذرن روزای کودکیش و چه حیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــف....

اینم یه عکس خوشکل که میخواستیم بریم باغ شازده ازش گرفتم

ساینا

 فرشته کوچولوی دوست داشتنیم خیـــــــــــــــــــــــلی دوستت دارم totalgifs.com mini-coracoes gif gif 31.gif

 

پسندها (1)

نظرات (42)

مهسا
12 آبان 92 13:30
اووووو..... ماشالا.
می گم واسه خودش یه دیکشنری شد.
خدا حفظش کنه.کنار هم شاد باشید.


اره واقعا برا خودش کتابی شد..
مرسی مهسا جونم از این همه محبتت
پریسا مامان کیان
12 آبان 92 17:05
عزیززززززززززززم

چقدر ناز داره این دخملی

وقتی بزرگ شه چقدر کیف میکنه از اینهمه دقیق نوشتنت شیرین جون.





من فقط میدونم بچه بودم به توپ میگفتم دقل دقل الان کلی ذوق میکنم. ساینا که همه لغت نامه کودکیش ثبت شده.

خوش بحالت ساینا جونم.




چه با مزه دقل دقل من همین قدرم از بچگیم نمیدونم

عمه هانیا
12 آبان 92 22:24
الهی قربونت برم که اینقد بامزه و شیرین شدی همش دلم برات تنگ میشه دوس دارم هر روز ببینمت عجقم


خب هر روز بیا پیشمون دیگه ماهم تورو خیلی دوست داریم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
13 آبان 92 14:47
نازنینم من لینکمو پیدا نکردم میخواستم ببینم با چه عنوانی لینکم کردی اگه میشه با نام شیرین تر از عسل لینک کن و بهم خبر بده با چه نامی افتخار لینک تون و دارم
دختر نازتو برام ببوس


عزیزم مرسی..درستش کردم دوست حونیم
نازنين
13 آبان 92 19:31
اي جانم ساينا جون با اين همه چيزي كه ياد گرفته در حد خودش يه كتابه خاله جون چقد خوردني شدي جيييييگر


اره واقعا دیگه تقریبا همه چی میگه حالا درست یا غلط
مریم
13 آبان 92 19:52
عزییییییییییییییییییییییییییییییییییییییزم

این ساینا خیلی دوست داشتنیه...


مــــــــــــــــــــــــــرسی مریم جوووووونم
متین
13 آبان 92 21:37
ساینا جونم 17 ماهگیت مبارک عزیزم
قربونت بشم خاله با این لپای خوشکلت وخوردنیت
شیرین جون از طرف من یه گاز محکم از اونلپاش بکن



گازش میگیرم اما از لپاش نهههه
متین
13 آبان 92 21:39
خیلی دلم براتون تنگ شده بود
ماشالا ساینا جون کم کم داره بزرگ میشه
داره خانم میشه
شیرینزبون من بوووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووووس
دوستتت دارم توپولوی من


سلام متین جووون دلم ماهم کلی براتون تنگ شده بود
عزیزدلم مررررسی
ماماني كسرا
14 آبان 92 10:45
اخي عزيزم ماشالله چه بزرگ شده، منم خيلي خوشحال شدم نوشته بودي اسباب بازياش' با همه تقسيم ميكنه، اينجوري باشه با بچه ها راحت تر كنار مياد و از بودن باهاشون لذت ميبره.

چه خوب!




اره خیلی زود بزرگ شد

مرسی سودابه جوووون

متین
15 آبان 92 18:38
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
17 آبان 92 1:51
عزیزم پست جدید گذاشتم بدو بیا پیشم
مامان مهرسام
17 آبان 92 7:48
چه پسته خوشمزه ای دارین .....خیلی خوش نمکه
مریم
17 آبان 92 17:12
خیلی دقیق و بامزه نوشتین دخملی و از طرف من یه بوس محکم بکنید
شیرین
18 آبان 92 12:43
وای چه دختر نازی هستییییییییییییییییییییییییییییی ماشالاااااااااااااااااا خوشگل خاله
منصوره
18 آبان 92 13:17
چه دخمل شیرین و خوردنی بوس
مهسا
26 آبان 92 0:12
مامانی ساینا جون...بیا دیگه...چند تا عکس جدید بزار کمی ذوق کنیممنتظرم ببینیم ساینا جون چقدر پیشرفت کرده. دیکشنریش چه وضعیه...
رومینا
27 آبان 92 20:47
ماشالله یه فرشته کوچولو به تمام معنا دیگه مشتری مطالب شما شده ام شما هم به من سر بزنید در ضمن اگه ممکنه رمز رو ایمیل بزنید تا دلنوشته رو هم بخونم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
30 آبان 92 4:33
عزیزم عکس جدید بزار دلمون برای خوشگل خوشگلا تنگ شده والا
مریم
4 آذر 92 20:40
نازنين
5 آذر 92 18:55
ساينا خاله دلتنگتم/ مثل ماه كه هرشب بدون نيمه اش لاغرتر ميشه..
متین
6 آذر 92 23:12
شیرین جونم سلام خانمی دیگه کلا نیستی؟ الان به امید پست جدید اومدم ولی هیچی دوستون دارم یه عالمه الان بهت اس میزنم ببینم کجایی؟
مامان الی
8 آذر 92 3:51
هورا
مامان موش موشک
12 آذر 92 9:10
سلام مامانی خوبین؟ ساینا جونم خوبه؟ چند وقتیه کم پیدایین؟ان شاالله هر جا هستین خوب و خوش و شاد باشینساینا رو ببوسین
مهسا
13 آذر 92 14:29
سلام عزیزم. خوبی؟ ای بابا نگران شدم خیلی وقته نیستی... هر روز سر می زنم خبری نیست. ایشالا هرجا هستی شاد باشی و ساینا جون خوبه خوب باشه
مامان پسته
15 آذر 92 10:45
سلام شیرین ای جانم به ساینا ماشااله
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
20 آذر 92 18:37
عکس جدید پست جدید ؟؟
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
24 آذر 92 7:16
اپم عزیز دلم
ღ مامان ِ آینده یه فسقِـلی ღ
30 آذر 92 12:31
دوست ِ عزیزم; پاییزی را دوست دارم که بارانش فقط برای شستن غمهایت باشد. پاییز رو به اتمام است، از ته دل سپیدی و زیبایی و آرامش برف زمستان را آرزو دارم تا با گرمای قلب پاکت، برایت دلنشین باشد. * یلدات مبارک * عمرت بلند... آرزوهایت دست یافتنی... لبت خندان... دلت شاد...
مامان الی
2 دی 92 15:09
نازی عزیزم
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
5 دی 92 5:47
دو تا چیز که توی چرخش زمین نه تموم میشه و نه تغییر میکنه، یکیش شکوه تولد عیسی مسیحه و یکیش عشق دوست به دوسته! اپم
الهام مامان تیانا
6 دی 92 22:52
الهی قربونت برم دوباره غیب شدی؟ زودِ زود بیا منتظرم.دلم تنگ شده
ساينا
13 دی 92 12:47
سلام مامان ساينا اسم منم سايناس ماشالا دخترتون چه قدر نازه عاشقش شدم جفت بچگي هاي خودمه خدا براتون حفظش كنه راستي يادم رفت بگم منم يه وبلاگ دارم خوش حال مي شم سر بزنين. اگه موافق لينك شدن بودين تو وبلاگم خبر بدين
نازنین
18 دی 92 16:36
پسته کوچولوووووو خاله کجاییییین دلمون براتون تنگیده هاااااااا
مامان الی
22 دی 92 1:40
من که از دیدنت سیر نمیشم گل دوست داشتنی خاله
الهام مامان تیانا
24 دی 92 23:06
ای بابا پس کجایی شیرین جون فکر کنم ساینا جون شمارش تمام عددها رو بلد شده باشه دیگه . خوب بیاید
زهرا مامان ایلیا (شیرین تر از عسل )
29 دی 92 16:38
اللهم صلی علی محمد و ال محمد پیامبر(ص)میفرماید :هرکس صلوات بر من را در نوشته ای بنویسد تا زمانی که ان نوشته باقی است فرشتگان برای او استغفار میطلبند. میلاد حضرت محمد (ص) مبارک
مامان آروین-مریم
5 بهمن 92 12:22
سلام عزیزم امروز با وبتون آشنا شدم . دختر قشنگ و دوست داشتنی دارین . خدا حفظش کنه . با افتخار لینکتون کردم و امیدوارم دوست خوبی براتون باشم همشهری . کرمونی ام . اگه دوست داشتی باهامون آشنا بشی بهم خبر بده رمز رو برات بفرستم
مامان الی
15 بهمن 92 0:29
سلام کجایی دوست خوبم ؟!!!!!! بیا دیگه حرف تازه بذار برامون
اسماء♥مامانِ فسقل♥
23 بهمن 92 21:17
کجـــــــــــــــــــــــــــــــــــــایی بانــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــو؟
فهیمه
26 بهمن 92 9:14
سلام وای که چه قدر دلم تنگشده بود واستون خوبی شیرین جون...ساینا جونی خوبه ماشالا ماشالا بزرگ شده آفرین به پیشرفتش