اندر احوالات ساینا
عزیز دلم نفسم خدارو شکر این روزا رو به راهی و حلت خوبه خوبه فقط جوجوی من تازگیا خیلی شیطون شده میخواد به هر چیزی دست درازی کنه فورا بکنه تو دهنش به همین دلیل ما هم از خدا خواسته با اینکه هنوز 6ماهش تموم نشده بهش کلی خوردنی دادیم و اونم با اشتهای فراوون میخوره مخصوصا وقتی موقع ناهار یا شام اگه بهش چیزی ندیم اینقدر بهمون زول میزنه که غذا از گلومون پایین نمیره
برا اولین بار 26آبان91 بهت 2تا قاشق چای دادم (به در خواست مامان زهره)
1آذر 91 بهت 1قاشق چایخوری شله زرد دادم(به اصرار باباحاجی -خونشون)
4آذر 2تا قاشق مربا خوری شربت بید مشک دادم
6آذر91بهت 1قاشق غذا خوری آبگوشت امام حسینی دادم(به اصرار عمه زهرا-جوپار)
10آذر بهت 1قاشق غذا خوری سیب درختی دادم(به اصرار مامان طاهره)
13آذر هم بهت سیب زمینی با آب مرغ دادم
و از اون به بعد هم هر روز 1نصف پیاله سرلاک میخوری
هر صبح هم 1کوچولو آب مربای هویج و سیب..
نوش جونت گلم حالا که اینقدر علاقه داری بخور عشقم
دیشب 17آذر 91 ساینا جونم با کلی سوت و دست و تشویق برای اولین بار چند سانتیمتری به جلو رفت البته نه 4دست پا بلکه فقط به جلو میخزه..اما همینم خیلی خوبه
الهی قربون اون دست و پای کوچلوت شم من مادری..
و امروز هم باز چند دقیقه ای سرگرم برنامه مورد علاقش شد که اسمش اینه:دست دستی صداش میاد از شبکه 2 ساعت 10:15 پخش میشه..فهمیدم واقعا این رنامه رو دوست داری
از دیگه عادات اینه که وقتی میخوای بخوابی حتما باید 1پارچه بکشی رو صورتت تا خواب بری
الهی فدات شم عشق من
خدایا خودت حفظش کن