کبک...
امروز امین زنگ زد وگفت ٢تا کبک برا نی نی آوردم!!!تعجب نداره ،آخه من هفته قبل ازخانم برادر زری خانم(عمو امان)شنیدم که اگه تو دوران بارداری کبک و خرگوش بخورم نی نی ما، که شما باشی آروم میشه و پر خواب،منم گفتم ضرر که نداره پس امتحان میکنم.هم فاله هم تماشا..
خلاصه رفتیم خونه مامان بزرگی که دیدیمای وای کبکها زنده ان دلمون نیومد بکشیمشون تامرتضی اومد و کشتشون ولی هنوز نخوردمشون.
اما برات بگم از مهزاد آخه اونم اونجا بود.با کاراش کلی مارو سرگرم کرد.اینقدر نازه و بامزه . ١بچه ی فوق العاده شیرین.واقعا دوسش دارم .مطمئنم دوستای خوبی برا هم میشید
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی