پروسه ی خوابیدن
مکافاتیه خوابوندن تو...
ساینا کوچولوی ما عادت کرده حتما تو گهواره خواب بره اونم نه تنها با تاب خوردن!!! بلکه باید در حین تاب خوردن پستونک پر شیرم تو دهنش باشه و 1پارچه بدیم دستش بکشه رو صورتشو براش گنجیشک لالا هم با صدای بلند بلند پخش کنیم وهمراه گنجیشک لالا بلند بلند بخونیم و... تا ایشون لطف کنن خواب برن..
تا اینجاش خوبه.. تازگیا یاد گرفته سریع پستونکش رو میده بالا تو5ثانیه شیر هاشو میخوره.. تازه اول بدبختیه من میشه!!چرا؟؟چون که خانوم سیر شدن و خوایشون میاد و بدون پستونکم که خواب نمیره...حالا بیاو درستش کن
هیچی دیگه اینجور مواقع 2حالت داره یا باید اینقدر بلند بلند براش لالایی بخونم تا خواب بره(10درصد مواقع) یا اینکه برش دارم و اینقدر باهاش بازی کنم و اینقدر غر بزنه تا گشنه شه و بتونم با شیر خوابش کنم(90درصد مواقع).. تازه اگه باز همون کارو نکنه.. بعضی شبا هی ساینا پستونک میده بالا من میدمش پایین اون میده بالا من میدم پایین و..... میبینم نه بابا فایده نداره بیخیالش میشم
بعضی وقتام به قول بابایی آمپر میچسبونم و با جیغ فرابنفشی بابایی رو بیدار میکنم تا کمکم کنه..
امااااااااااا از حق نگذریم گاهی وقتا اینقدر راحت خواب میره(زمانی که 6_7ساعت نخوابده باشه)
اما در کل جوجه ما خیلی دلش میخواد بخوابه.. مثلا 3ساعت میخوابه 1ساعت بیداره ،باز بعد 1ساعت دلش میخواد بخوابه..
اما قسمت خوب ماجرا اینجاست که عادت کرده شبا از 10_11تا10صبح بخوابه و چند باری برا شیر خوردن بیدار میشه که اونم چشاشو باز نمیکنه فقط غر میزنه و شیر میخواد..که این واقعا عالیه
کوچیکترکه بود عادت داشت نازش کنم تا خواب بره مخصوصا بین 2تا ابروشو..
اما همینکه شبا خوب میخوابه خودش 1نعمته بزرگه..خدایا شکرت