6ماهگی ساینا
دختر نازم بالاخره موفق شدم بیام و برات ١پست جدید رو بزارم اتفاقات جدید رو ثبت کنم
مامانی رو ببخش آخه امتحانام شروع شده همزما تحویل پروژه.. وقت کم میارم معمولا تا4 صبح بیدارمو به کارام میرسم
از اینا که بگذریم باید بکم این چند روز اتفاقای خوب و بد زیادی افتاده،از جشن 6ماهی6نفره ی نیم سالگی ساینا جونم تا واکسن و ...
عزیز دل مامان نیم سالگیت مباااااااااارک عشقم
ایشالله همیشه صحیح و سلامت باشی دخترکم
اما برات بگم از واکسن و بعد از اون...
10/12 ساعت 9 واکسنت رو زدیم منو بابابزرگی(مامانی)شما رو بردیم وقتی که سوزن رو زد تو پات چیزی نگفتی اما وقتی تزریق کرد کلی گریه کردی و همش میگفتی من من من...
الهی بمیرم عشقم دل مامانی با گریه هات آتیش گرفت آخه دفعه های قبل من نمیبردمت چون دلشو نداشتم اما این دفعه چون مامانبزگ مریض بود من بردمت و چی به من گذشت فقط خدا میدونه
اما بعد از چند دقیقه ساکت شدیو دیگه گریه نکردی عصرشم بهت فرنی بادوم دادم و از روز بعدش هم سوپ رو شرروع کردیم.. اما بابایی برات به جای شیر بیومیل 1،بیومیل 2آورده بود و من نمیدونستم و خلاصه از همون روز شیر 2 رو هم بهت ندونسته دادم..
تاروز بعد از واکسنت همه چی خوب بود اما 1 دفعه 4صبح بیدار شدی و شروع کردی به جیغ زدن و کلی اشک ریختی و اصلا حاضر نبودی 1قطره شیر بخوری ..
تا عصر ساعت 6 همش گریه کردی و 2تا پستونک شیرم بیشتر نخوردی
منم از نگرانی داشتم دیوونه میشدم از شانس بعد اربعین بود و تعطیل و دکتر متخصص هم نبود
تا اینکه بردمت کلینیک فرهنگیان پزشک عمومی..
که ایشون گفتن به خاطر عوض شدن ناگهانی شیر و خوردن سوپ و زدن واکسن و... همه ی ایناست و بهت دارو داد وگفتن شیر 1بهت بدیم
تا روز بعد خیلی اذیت کردی و خدارو شکر زود خوب شدی..
جالب انجاست که منم شنبه 2تا امتحان داشتم و کلی استرس و اما الان که برات مینویسم تو حالت خوبه خوبه و 2تا امتحانمم به خوبی دادم
همش از لطف خداست خداجوووووونم ممنونتم..
راستی ساینا جونم الان چند روزه بدون کمک خودش میشینه
الهی ماما فدای تو شه که روز به روز کارای جدید یاد مییری..
اخه دخترم تازی ماهی هم میشه(مامان زهره یادش داده)اونم چه ماهی ناز نازی.. از وقتی ماهی میشی دیگه کمتر موش میشی
کلی عکس جدیدم ازت انداختم که تو ادامه مطلب برات میزارم عشقم
الهی قربونت برم . بچم چه ژستی گرفته
نانازم 6ماهگیت مبارک
مامان فدای اون خنده هات
قربون پا رو پا انداختنت کوچولوی من
اینم ساینا که از حمام اومده(روز بعد از واکسن) نی نی ِ من عاشق حموم رفتنه
اینم بعد ازحمام
چقدرم روسری بهت میاد پرنسس کوچولوم
جونمی عمرمی زندگیمی ساینا جونم
مامانی چشات باز تر نمیشد؟؟؟؟
الهی قربون نگاه کردنت شم من که قند تو دلم آب میکنه
خدارو به خاطر داشتنت 1000000بار شکر میکنم
دوستت دارم عشقم